گردش روز جمعه پرهامی
سلام به همه دوستای گلم روز جمعه قرار بود با خاله شیرین اینا بریم شکراب و پیاده روی کنیم تا امامزاده یحیی (اگر اشتباه نکنم آخه من تا حالا نرفتم) که شب که خاله جونی زنگید خونمون برای هماهنگی بابایی گفت سخته با بچه ها بریم بالای کوه چون آخرین جمعه تابستونم هست 100% خیلی شلوغه البته راست میگفت خوب شد نرفتیم خلاصه که قرار شد خاله جونی اینا صبح زود برن و ما دیر تر حرکت کنیم تا زمانیکه اونا دارند از کوه میان پایین ما هم همون نزدیکی ها باشیم تا بریم کنار آب بشینیمو ناهاری بخوریمو عشق و حال دیگه آخه با خاله جون اینا خیلی بهمون خوش میگذره / اما بگم از شما که شب قبلش مامانو خیلی اذیت کردی تا بخوابی آخرشم ساعت 2:20 خوابیدی تند تند آب میخوردی بعد زودی ...
نویسنده :
مامان شهره
18:55